دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 9191
تعداد نوشته ها : 14
تعداد نظرات : 2
Rss
طراح قالب

چگونگی پیدایش وهابیت و دلیل خطرناک بودن آن

وهابی

برای شناخت وهابیت و آگاهی از خطرات آنها نسبت به دین اسلام، باید این مسلک انحرافی را از زوایای مختلف مورد مطالعه قرار دارد.

 

 

پیدایش وهابیت‏

مسلک وهابیت، منسوب به محمد بن عبدالوهاب نجدی است و علّت این که آن را به خود شیخ محمد نسبت نداده‏اند، به این جهت است که مبادا پیروان این مذهب، نوعی شرکت در نام پیامبر را پیدا کنند.

محمد بن عبدالوهاب، در سال 1115 ق. در شهر «عیینه» چشم به جهان گشود. او از کودکی به کتاب‏های تفسیر، حدیث و عقاید، علاقه داشت و از همان دوران جوانی، اعمال مذهبی مردم «به خدا» را زشت می‏شمرد. وی به مدینه رفت و در آن جا توسل مردم به پیامبر صلی‏الله‏علیه‏وآله را ناپسند شمرد. محمد بن عبدالوهاب، بعد از مرگ پدر، افکار و عقاید خود را که قبلاً از سوی ابن تیمیه و شاگردش ابن قیم پی‏ریزی شده بود، اظهار نمود و به تبلیغ و ترویج و رسمیت دادن آنها همت گماشت.

 

پندارهای وهابیان

وهابیان معتقدند که هیچ انسانی، نه موحد است و نه مسلمان؛ مگر این که اموری را ترک کند. این امور عبارتند از:

1. به وسیله هیچ یک از رسولان و اولیا، به خداوند توسل نجوید و در صورت توسل، در راه شرک گام نهاده، مشرک می‏باشد.

2. زائران به قصد زیارت، به آرامگاه رسول خدا نزدیک نشوند و بر قبر آن حضرت دست نگذارند و در آن جا دعا نخوانند و نماز نگذارند و ساختمان و مسجد بر روی قبر نسازند.

3. از پیامبر صلی‏الله‏علیه‏وآله طلب شفاعت نکنند.

4. زیارت قبور و ساختن گنبد و بارگاه برای آنان، شرک است.

5. وهابیان بر این باورند که مسلمانان، در طی روزگار، از آیین اسلام منحرف شده‏اند.

6. هر گونه مراسم تشییع جنازه و سوگواری حرام است.

این منطق خشک و بی‏پایه، در تقابل با منطق وحی قرار دارد؛ زیرا قرآن در موارد یاد شده، نظراتی صریح و مخالف وهابیان دارد.

در قرآن آمده است:

1. «قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القُربی».1

یکی از مصادیق ابراز علاقه به خاندان رسالت و اهل بیت و ذی القری، قبرهای آنان و تعمیر آنهاست و این راه و رسم، در میان ملت‏های مختلف جهان وجود دارد و یک نوع سنّت عرفی به حساب می‏آید.

2. «... فقالوا ابنوا علیهم بنیانا... قال الذین غلبوا علی امرهم لنتخذّن علیهم مسجدا».2

هنگامی که واقعه اصحاب کهف بر مردم آن زمان روشن شد و مردم به دهانه غار آمدند، درباره مدفن آنان، دو نظر ابراز داشتند که آیه متذکر آن می‏شود و انتقاد یا لحن اعتراضی نسبت به نظر آنها ندارد. با توجه به این آیه، هرگز نمی‏توان تعمیر قبور اولیای الهی و صالحان را عملی حرام و یا حتی مکروه قلمداد کرد؛ بلکه این آیه، به نوعی تشویق می‏کند که برای بزرگداشت اولیا و صالحان و حفظ قبرهای آنان، باید کوشا بود.

3. «و استغفر لذنبک و للمؤمنین».3

4. «وصلّ علیهم ان صلاتک سکن لهم».4

آیات فوق نیز بیان‏گر این است که طلب آمرزش پیامبر در حق افراد، کاملاً مؤثر و مفید می‏باشد و موضوع شفاعت پیامبر صلی‏الله‏علیه‏وآله و دعای آن حضرت، نه تنها در آیات صریح، بلکه در احادیث عامه و خاصه و سیره صحابه نیز مشهود است.

اندیشه‏های سیاسی و اجتماعی وهابیان‏

وهابیان قائل به جنگ با دیگر فرقه‏ها و مذاهب اسلامی هستند و مدعی‏اند که یا باید به آیین وهابیت درآیند و یا جزیه دهند. آنان مخالفان خود را متهم به کفر و شرک می‏کنند و اموال، نفوس و ناموس دیگران را حلال می‏دانند و آیات مربوط به شرک و کفر را بر مسلمانان مخالف خود منطبق می‏کنند که این، بزرگ‏ترین ضربه به پیکر جامعه اسلامی و مسلمانان است.5

با این تفکر بسته و خشک وهابیت بود که وقتی سعودی‏ها (در سال 1344 ق.) بر مکه و مدینه و اطراف آن تسلّط یافتند، مشاهده متبرک بقیع و آثار خاندان رسالت و صحابه پیامبر را شکستند و از بین بردند.6

برای عملکرد و کارهایی که وهابیان در حوزه اجتماع و سیاست انجام داده‏اند و نگرش آنان نسبت به مسائل اجتماعی، باید به کتاب‏های تاریخی مراجعه کرد. چهره خشن و متعصب طالبان در افغانستان، در عرصه سیاست، حکومت و مردم‏داری، نمونه‏ای از اندیشه‏های وهابیان است.

بنابراین، وهابیت هم در نحوه پیدایش و انعقاد تفکّر، مغبوض عالمان فرقه‏های مختلف مسلمین بوده‏اند و هم در نگرش نسبت به مسائل دینی مورد مخالفت عالمان قرار گرفته‏اند و اولین کتابی که در رد وهابیت نگاشته شده، کتاب «الصواعق الالهیه فی الرد علی الوهابیه» بود که به وسیله برادر محمد بن الوهاب (سلیمان بن عبدالوهاب) نوشته شده است.

در عرصه سیاست نیز آنان جاده صاف کن دشمنان دین و اسلام بوده‏اند. این آیین و مسلک، ساخته و پرداخته انگلیسی‏ها است و همین ننگ برای این مسلک و پیروان آن کافی است.

 

گسترش وهابیت‏

در ارتباط با گسترش این فرقه، می‏توان به این عوامل اشاره کرد:

1. تشدید فعالیت‏های تبلیغاتی و فرهنگی وهابیان در داخل ایران و حوزه‏های مسلمان نشین خارجی (نظیر حوزه قفقاز، بالکان و سایر کشورهای مجاور ایران) که آمادگی تأثیرپذیری از انقلاب اسلامی ایران را دارند، مشاهده می‏شود. وهابیت به عنوان جریانی انحرافی در جهان اسلام و و ابسته به استعمارگران، وظیفه جلوگیری از تداوم و گسترش اسلام اصیل را بر عهده داشته، ازاین‏رو، تخریب و ایجاد تزلزل در مبانی فکری و اعتقادی شیعیان، به عنوان محور اصلی این جریان را دنبال می‏کند. از این رو در سال‏های اخیر در جهت همسویی با تهاجم فرهنگی و نظامی آمریکا علیه کشورهای اسلامی و به خصوص ایران، فعالیت‏های تبلیغی خود را در ایران توسعه بخشیده است.

2. وهابیت به دلیل افکار اعتقادی خاصی که در باب شفاعت، توسل، شرک و مانند آن دارد، در تعارض کامل با مذهب شیعه است؛ هر چند که اکثریت فرقه‏های اهل سنت با تفکرات این گروه مخالفند از این رو، گروه یاد شده همواره در تلاش است تا با تبلیغات سازمان یافته (اعم از کتاب، مقاله، سخنرانی و مانند آن)، با شیعه مقابله کند.

3. خطر بزرگ‏تر این گروه، روش‏های دور از منطق اسلامی است که در مسائل سیاسی و حکومتی در پیش گرفته است. ظهور گروه طالبان و القاعده (به رهبری ملاعمر و اسامه بن لادن) نمونه‏ای از این فعالیت‏هاست. که سبب بهانه جویی غربی‏ها شد تا مسلمانان را به تروریسم و خشونت و مخالفت با تمدن متهم کنند؛ تا جایی که دست قدرت‏های استعماری غرب - به خصوص آمریکا - را در منطقه باز گذاشته، زمینه دخالت‏های نظامی و سیاسی آنان در کشورهای اسلامی را فراهم ساخته است که افغانستان و عراق دو نمونه بارز این دخالت‏ها به شمار می‏آیند.

 

برای آگاهی بیشتر به کتابهای زیر مراجعه کنید:

1. آیین وهابیت، جعفر سبحانی.

2. وهابیت، مبانی فکری و کارنامه عملی، جعفر سبحانی.

3. تاریخ ادیان و مذاهب جهان، ج 3، ص 1430.

4. وهابیان، علی اصغر فقیهی.

5. خاطرات مسترهمفر (جاسوس انگلیسی در کشورهای اسلامی، ترجمه استاد علی کاظمی).

6. وهابیت از دیدگاه مذاهب اهل سنّت، خالصی خراسانی.

7. تاریخ عقاید وهابی، قزوینی.

دسته ها :
دوشنبه جهاردهم 11 1387

ترک گناه؛ کلید سعادت دنیا و آخرت

نصیحت‌های آیة الله بهجت

آیة الله بهجت

- «من عمل بما علم ورثه الله علم ما لم یعلم»؛ «[من عمل بما علم] کفی ما لم یعلم»؛ (والذین جاهدوا فینا، لنهدینهم سبلنا).

آنچه می‌دانید، عمل کنید؛ و در آنچه نمی‌دانید؛ احتیاط کنید تا روشن شود؛ و اگر روشن شد، بدانید که بعض معلومات را زیر پا گذاشته‌اید؛ طلب موعظه از غیر عامل(کسی که به دانسته هایش عمل نمی‌کند) ، محل اعتراض است؛ و قطعاً مواعظی را شنیده‌اید و می‌دانید، عمل نکردید، وگرنه روشن بودید.

- همه می‌دانند که «رساله عملیه» را باید بگیرند و بخوانند و بفهمند، و تطبیق عمل بر آن نمایند، و حلال و حرام را با آن تشخیص بدهند؛ و همچنین مدارک شرعیه [را] اگر اهل استنباط باشند؛ پس نمی‌توانند بگویند:

«ما نمی‌دانیم چه بکنیم و چه نکنیم.»

- از واضحات است که خواندن قرآن در هر روز، و ادعیه مناسب اوقات و امکنه، در تعقیبات و غیر آنها؛ و کثرت تردد در مساجد و مشاهد مشرفه؛ و زیارت علما و صلحاء و همنشینی با آنها، از مرضیات خدا و رسول(صلی الله علیه و آله) است و باید روز به روز، مراقب زیادتی بصیرت و انس به عبادت و تلاوت و زیارت باشد.

و بر عکس، کثرت مجالست با اهل غفلت، مزید قساوت و تاریکی قلب و (دوری) از عبادت و زیارات است؛ از این جهت است که احوال حسنه حاصله از عبادات و زیارات و تلاوت‌ها، به سبب مجالست با ضعفا در ایمان، به سوء حال و نقصان، مبدل می‌شوند؛ پس، مجالست با (فرد) ضعیف الایمان - در غیر اضطرار و برای غیر هدایت آنها - سبب می‌شود که ملکات حسنه خود را از دست بدهد، بلکه اخلاق فاسده آنها را یاد بگیرد:

«جالسوا من یذکرکم الله رؤیته، و یزید فی علمکم منطقه، و یرغبکم فی الاخرة عمله.»

- از واضحات است که ترک معصیت در اعتقاد و عمل، بی نیاز می‌کند از غیر آن؛ یعنی غیر، محتاج است به آن، و او محتاج غیر نیست، بلکه مولد حسنات و دافع سیئات است:

«و ما خلقتُ الجن و الانس إلا لیعبدون.»

 

عبودیت؛ ترک معصیت در عقیده و عمل

بعضی گمان می‌کنند که ما از ترک معصیت عبور کرده‌ایم!! غافلند از این که معصیت، اختصاص به کبائر (گناهان بزرگ) معروفه ندارد، بلکه اصرار بر صغائر(گناهان کوچک) هم، کبیره است؛ مثلاً نگاه تند به مطیع، برای تخویف(ترساندن)، إیذاءِ(موجب اذیت) مجرم است؛ [و] تبسم به عاصی(گناهکار)، برای تشویق، اعانت(کمک) بر معصیت است.

محاسن اخلاق شرعیه و مفاسد اخلاق شرعیه، در کتب و رسائل عملیه، متبین شده‌اند. دوری از علما و صلحا، سبب می‌شود که سارقین دین، فرصت را غنیمت بشمارند و ایمان و اهلش را بخرند به ثمن‌های(قیمت) غیر مبارک، همه اینها مجرب و دیده شده است.

از خدا می‌خواهیم که عیدی ما را در اعیاد شریفه اسلام و ایمان، موفقیت به «عزم راسخ ثابت دائم بر ترک معصیت» قرار بدهد که مفتاح سعادت دنیویه و اخرویه است، تا این که ملکه بشود ترک معصیت؛ و معصیت برای صاحب ملکه، به منزله زهر خوردن برای تشنه است، یا میته(گوشت مرده) خوردن برای گرسنه است.

البته اگر این راه تا آخر، مشکل بود و به سهولت و رغبت، منتهی نمی‌شد، مورد تکلیف و ترغیب و تشویق از خالق قادر مهربان نمی‌شد.

«و ما توفیقی إلا بالله، علیه توکلت، و إلیه انیب».

و الحمدلله أولاً و آخراً، و الصلاة علی محمد و آله الطاهرین و اللعن الدائم علی

أعدائهم أجمعین »

17 ربیع المولود 1419 

 

منبع:

سایت آیة الله بهجت .

دسته ها :
دوشنبه جهاردهم 11 1387

بهره های قرآنی از محضر آیة الله بهجت

آیة الله بهجت

آنچه در این جا می‌خوانید، رهنمودهایی است از عارف واصل حضرت آیة الله العظمی بهجت (مدظله) که آنها را در مناسبت‌های گوناگون افاضه فرموده‌اند.

 

رفع فراموشی و یافتن گم شده با توسل به قرآن

برای پیدا کردن چیز گم شده، این دعا خوانده شود، خوب است: « أَللَّهُمَّ إِنّی أَسْألُکَ – یا مُذَکِّرَ الْخَیْرِ وَ فاعِلَهُ وَ الآمِرَ بِهِ - أنْ تُصَلِّیَ عَلَی محمّد وَ آلِ محمّد، وَ تُذَکِّرَنی ما أنْسانیِه الشّیطانُ ؛ خدایا، ای به یاد آورنده خیر و انجام دهنده آن و فرمان دهنده به آن، از تو می‌خواهم بر محمد و آل او درود فرستی و آنچه را که شیطان از یاد من برده است، به یادم آوری.»

همچنین این دعا، برای به یاد آوردن چیزهایی که فراموش شده مؤثر است. روایتی نیز در این ‌باره از امام حسن عسکری علیه السلام نقل شده است. چه استبعادی دارد که آیه «سَنُقْرِئُکَ فَلا تَنْسی» (اعلی/6)؛ به زودی بر تو فرا خواهیم خواند، تا فراموش نکنی. نیز، برای دفع فراموشی خوانده شود؛ زیرا که در روایت است:

«خُذْ مِنَ الْقُرْآنِ ما شِئْتَ لِما شِئْتَ؛ هر بخش از قرآن را برای هر چه خواستی، برگیر و بهره‌مند شو.»

و این روایت، تذکر و نسیان را نیز شامل می‌گردد. همچنین به نظرم در روایت است که : «یُسْتَشْفَی بِهِ لِکُلِّ دآءٍ ؛ با قرآن می توان برای بهبودی هر بیماری توسل جست.»

با داشتن قرآن و عترت و علمای معاصر، باز این قدر به آمریکا و شوروی گدایی می‌کنیم، تا تفضّلاً چیزی به ما بدهند. حاضریم صبح تا شام، سر راه آنها بنشینیم تا پنج قِران به ما بدهند. صورتِ ظاهرِ ریال‌ها را می‌بینیم، ولی باطن آن را که استعباد(به بند دیگران در آمدن) و نوکری است، درک نمی‌کنیم.

 

اهمیت حفظ قرآن

خدا می‌داند حفظ قرآن، چقدر در استفاده از این معدن و منبع رحمت الهی مدخلیّت دارد. آیا از این بالاتر می‌شود تعبیر کرد که: «مَنْ خَتَمَ [قَرَأ، یا: حَفِظَ] الْقُرْآنَ، فَکَأنَّمَا اُدْرِجَتِ النَّبُوَّةُ بَیْنَ جَنْبَیْهِ [بَیْنَ کِْتفَیْهِ] وَ لَکِنَّه [إلاّ أنَّه] لاَ یُوحیَ إلَیْهِ ؛ هر کس قرآن را ختم کند [یا بخواند یا حفظ کند]، گویی که نبوت در وجود او گنجانده شده است، با این تفاوت که به او وحی نمی‌شود»

یعنی قرآن، غایت کمالِ غیر انبیاء علیهم السلام را به او می‌رساند. ما آنگونه که باید و شاید از قرآن استفاده نمی‌کنیم .

... شخصی می‌گفت: در عرض دو یا سه ماه، دو ختم یا سه بار به صورت عادی، قرآن را ختم نمودم و دیدم که حافظ کل قرآن هستم. حتی به قصد حفظ هم نخوانده بودم.

 

سادگی حفظ قرآن و ضرورت تکرار برای حافظان

قاعدتاً حفظ قرآن خیلی آسان است و تکرار هم لازم ندارد: «سَهَّلَ اللهُ حِفْظَهُ لاُُمَّتِهِ صلّی الله علیه‌ و آله‌ و سلّم؛ خداوند، حفظ آن را بر امت رسول صلی الله علیه و آله و سلم آسان نموده است»، ولی ابقاء و نگهداری از آن، تکرار لازم دارد؛ زیرا که فرمود: «تَعاهَدُوا هَذَا الْقُرآنَ، فَاِنَّهُ وَحْشِیٌّ ؛ قرآن را تکرار کنید، که زود از خاطر می‌رود.»

البته اگر حافظ قرآن در هر شبانه روز، کمتر از یک جزء بخواند، فراموش می‌کند؛ و خواندن بیش از یک جزء در شبانه روز هم، خستگی آور است .

 

منبع:

در محضر حضرت آیة الله العظمی بهجت، محمد حسین رخشاد .

دسته ها :
دوشنبه جهاردهم 11 1387

بهتر ‌‌‌از کیمیا

تعقیب نماز از حاج حسنعلی نخودکی

نخودکی

از حضرت آیة الله آقا موسی شبیری زنجانی نقل شده است که:

در سفری که حضرت امام و پدرم برای زیارت به مشهد مقدّس رفته بودند امام خمینی(ره) در صحن حرم امام رضا علیه السلام با سالک الی الله حاج حسنعلی نخودکی مواجه می‌شوند. امام امت(ره) که در آن زمان شاید در حدود سی الی چهل سال بیشتر نداشت وقت را غنیمت می‌شمارد و به ایشان می‌گوید با شما سخنی دارم. حاج حسنعلی نخودکی می‌گوید: من در حال انجام اعمال هستم شما در بقعه حرّ عاملی(ره) بمانید من خودم پیش شما می‌آیم. بعد از مدتی حاج حسنعلی می‌آید و می‌گوید چه کار دارید؟

امام(ره) خطاب به ایشان رو به گنبد و بارگاه امام رضا(علیه السلام) کرد و گفت: تو را به این امام رضا (علیه السلام) اگر (علم) کیمیا داری به ما هم بده؟

حاج حسنعلی نخودکی که رضوان خدا بر او باد انکار به داشتن علم(کیمیا) نکرد بلکه به امام(ره) فرمودند:

اگر ما «کیمیا» به شما بدهیم و شما تمام کوه و در و دشت را طلا کردید آیا قول می‌دهید که به جا استفاده کنید و آن را حفظ کنید و در هر جائی به کار نبرید؟

امام خمینی(ره) که از همان ایام جوانی صداقت از وجودشان می‌بارید. سر به زیر انداختند و با تفکری به ایشان گفتند: نه نمی‌توانم چنین قولی به شما بدهم.

حاج حسنعلی نخودکی که این را از امام(ره) شنید رو به ایشان کرد و فرمود:

حالا که نمی‌توانید «کیمیا» را حفظ کنید من بهتر از کیمیا را به شما یاد می‌دهم و آن این که:

بعد از نمازهای واجب یک بار آیة الکرسی را تا «هو العلی العظیم» می‌خوانی.

و بعد تسبیحات فاطمه زهرا(سلام الله علیها) را می‌گویی .

و بعد سه بار سوره توحید «قل هو الله احد» را می‌خوانی.

و بعد سه بار صلوات می‌گویی .

و بعد سه بار آیه مبارکه؛ 

«وَ مَن یَتَّقِ اللهَ یجْعَل لَّهُ مخْرَجاً . وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یحْتَسِب وَ مَن یَتَوَکلْ عَلى اللهِ فَهُوَ حَسبُهُ إِنَّ اللهَ باَلِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللهُ لِکلِّ شىْءٍ قَدْراً»؛‌(طلاق/2و 3) (هر کس تقواى الهى پیشه کند خداوند راه نجاتى براى او فراهم می‌کند. و او را از جائى که گمان ندارد روزى مى‌دهد، و هر کس بر خداوند توکل کند کفایت امرش را مى‌کند، خداوند فرمان خود را به انجام مى‌رساند، و خدا براى هر چیزى اندازه‌اى قرار داده است.) را می‌خوانی این از کیمیا برایت بهتر است.

 

منبع:

مجله بشارت، ش 58، صادق زینی لشکاجانی .

دسته ها :
دوشنبه جهاردهم 11 1387
X